مغزنویس40
در همین حین که داشتم به این فکر میکردم که امشب چه متنی بنویسمو به اسم خودم شیر کنم، یهو یادم افتاد که دارم تایممو هدر میدم... اس.کلم من؟ شاید! دارم عمر گرونمو هدر ادم های غیرقابل دسترسی که دوسم ندارن میکنم ... گاهی وقتا شل میکنم، رها میکنم، گاهی برمیگردم توو تله ... چش وا میکنم میبینم دوباره دارم وقت هدر میکنم. یه ادم ۲۵ساله مگه چقدر فرصت داره؟ ۲۵-۲۵-۲۶ ... ۲۶. باورم نمیشه... ۲۶ داره میادو براش هیچکاری نمیتونم بکنم. غمگین شدم یهو. اوکی جلوی گذر عمرو نمیشه گرفت ولی... .
ادما رویاهای بزرگ میبافن.بزرگ ... میبافنو میبافن تا اینکه به خودشون میان میبینن همش یه مشت خیال بوده... ب خودشون میان توو ۲۶-۳۰-۳۵ .
چی داری؟هوم؟اوکی، برا تک تک چیزایی ک دستته زحمت کشیدی و بخدا میدونمش ... چون با هم زحمت کشیدیم.برا اینکه پا ب پای ادما باشی، زحمت کشیدیو شاهد همشمو نامردیه اگه بگیم هیچی نکردی. ولی کافی نیست ... کافی نیست گل من.کافی نیست بغلیم.چشام، یکم از چیزای چرت بزنو بیشتر برا چیزای مهم وقت بزار.نفسم، تموم زندگیم ... . بیا زودتر ب چیزایی که میخوایم برسیم. اره. ننداز عقب. لطفا❤️